جدید ترین های روز دنیا - عکس - شعر | ||
|
گاهی دلم برای سربه هوایی کبری تنگ میشود و برای دستپخت کوکب خانم... ریزعلی هنوز مشعل به دست برهنه است و پترس پسرک فداکار انگشت بر سوراخ سد دارد... ژاله هنوز هم روزی چندبار به گلدانش آب میدهد. امین و اکرم هم اسیر روزمرگی شدند... روباهها هنوز هم کلاغها را به بهانه زیبایی میفریبند... باز باران با ترانه... چترم را فراموش خواهم کرد برای یافتن ترانه باران... هنوزهم گاهی زیر لب میخوانم صد دانه یاقوت دسته به دسته... چوپان دروغگو دیگر خستهام از بانگ دروغین گرگها... کودکی گذشت... خاطره شد و امروز دوباره قدم به سرزمین کودکی گذاشتم و دوباره طعم مدادهای نوک تیز و پاککن عطری را مزه مزه کردم و ترس گم کردن مدادرنگیهای رنگارنگ دوباره برجانم نشست. امروز روزهایی را به یاد آوردم که بیدغدغه روزگار میگذراندیم و شاید بزرگترین دغدغههایمان شکستن نوک مداد سر امتحان دیکته بود. میبینی زندگی جریان دارد. همچنان جریان دارد... [ شنبه 89/2/25 ] [ 10:43 عصر ] [ میلاد ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |